Monday, March 30, 2009

تاریخچه و تعاریف آپارتمان- زهراتقی لو

تاریخچه و تعاریف
الف.تاریخچه
 1-    تاریخچه آپارتمان 1 :
در گذشته عمدتا به ساختمان های مجلل و چند طبقه آپارتمان اطلاق می گردید. از آنجا که این قبیل خانه ها متعلق به شخص واحدی بود و عملا به صورتی که در قانون تملک آپارتمان ها تصریح شده وجود خارجی نداشت، در نتیجه نیازی به وضع قانون خاص در این زمینه احساس نمی گردید.
اما به تدریج با گسترش عملیات ساختمانی و واگذاری واحد های آپارتمانی به خریداران، ضرورت تنظیم سند رسمی انتقال در دفاتر اسناد رسمی و صدور سند مالکیت برای این نوع واحدهای ساختمانی احساس گردید. زیرا قانون ثبت اسناد و املاک سال 1310 و اصلاحات و الحاقات بعدی آن تا سال 1327 از لحاظ ثبتی و حقوقی جواب گوی این پدیده جدید نبود.
به علت خلاء قانونی، سازندگان و فروشندگان این آپارتمان ها نچار مبادرت به تنظیم نوعی قراردادهای رسمی در دفاتر اسناد رسمی نمودند، که اگر چه آثار انتقال حق و حقوق یا تعهداتی را در این جهت به همراه داشت، ولی نتیجه آن انتقال مالکیت به خریدار نبود. به همین مناسبت ثبت این قبیل معاملات همانند بیع، صلح، رهن، هبه در دفتر املاک مقدور نمی شد، مالا خریدار به حکم ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک، مالک آپارتمان موضوع سند رسمی تنظیمی شناخته نمی گردید. قسمتی از متن ماده 22 قانون مذکور تصریح می دارد: "همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید، دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا این که، ملک مزبور از مالک رسمی بطور ارثی به او رسیده باشد، مالک خواهد شناخت...".
با این مقدمه ضرورت داشت که برای حل این مشکل، یعنی ثبت و انتقال مالکیت آپارتمان ها در دفتر املاک اداره ثبت، چاره اندیشی شود. در این راستا اولین اقدام تهیه صورت مجلس تفکیکی بود، تا بر مبنای عرصه ثبت شده آن و شماره گذاری قطعات احداثی در این پلاک، برای هر آپارتمان در دفتر اسناد رسمی سند انتقال تنظیم و سپس با تعیین پلاک فرعی بتوان آن را در دفتر املاک به ثبت رسانید.
تا سال 1341، تهیه صورت مجلس تفکیکی نسبت به عرصه و در سطح اعمال می شد. از این سال به بعد است که موضوع تفکیک در ارتفاع توجه دست اندرکاران را به خود جلب می نماید.
به عنوان مثال: در صورت مجلس تفکیکی شماره 36673 مورخ 19/12/1341 دایره غرب ثبت تهران، دو سال قبل از تصویب قانون تملک آپارتمان ها که تحت سند انتقال شماره 8151 و به تاریخ 30/9/1345 در دفتر خانه شماره 145 تهران مبنای صدور سند قرار گرفته می بینیم که:
ملاحظه می شود که در آن زمان نه فقط برای نحوه تفکیک و انتقال مالکیت آپارتمان ها مقررات مدون خاصی وجود نداشت، بلکه در مورد نحوه تأمین منابع مالی و وصول و انجام هزینه های مشترکات و بهره برداری، حفاظت، نگاهداری و تعمیرات این قبیل ساختمان ها با وجود مالکین متعدد و اختلاف سلیقه ها نیز ضوابط مشخص قانونی موجود نبود، مگر مقررات فصل سوم از قانون مدنی در باب حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام و آثار املاک نسبت به املاک مجاور از قبیل حق العبور، حق المجری، حق پنجره و روزنه و شبکه، حق الشرب، حق منظره، حق ناودان، حق فاضلاب که آن هم مستلزم انعقاد نوعی عقد بین طرفین با رعایت عرف و عادت محل بوده است.
بر طبق قاعده کلی، تعمیر ملک بر عهده مالک آن است و لذا قانون مدنی هزینه های لازم برای نگاهداری یا تعمیر هر قسمت را که اختصاص به یک مالک دارد  بر عهده آن مالک گذاشته است. انجام هزینه های قسمت مشترک یا مشاع را بر عهده مالکین ذی سهم و به نسبت استفاده یا سهمی که از آن مال یا مشترکات دارند، قرار داده است.
در قسمت های اختصاصی ممکن نیست مالکی را مجبور به تقبل هزینه مرمت و تعمیر نمود (ماده128 قانون مدنی)، اما در قسمت های اشتراکی چناچه دفع ضرر ممکن نباشد، اجبار مالک از طرف مقامات صالح دارای جواز قانونی است. (قاعده لاضرر)
بدیهی است رعایت و اجرای این عمومات قانونی یا قواعد کلی در مورد مالکین مجتمع های آپارتمانی در عمل مشکلات و ابهاماتی را به همراه داشت. به همین جهات در جریان انجام کار ساختمانی بزرگ ترین پروژه آپارتمان سازی دولتی آن زمان در شهر زیبا مشتمل بر هزار واحد آپارتمانی از محل اعتبارات ماده 92 قانون بودجه سال 1340 و اعتبارات تخصیصی هیأت عمران بین المللی آمریکا در ایران – اصل چهارترومن- توسط بانک ساختمانی، نحوه بهره برداری و نگاهداری این مجموعه و حقوق و تکالیف آپارتمان ها به موضوع فوق العاده حائز اهمیتی تبدیل گردید. برای حل مشکل، موضوع با هیأت عمران بین المللی آمریکا در ایران به میان گذارده می شود و هیأت مذکور در جهت ارائه طریق نامه ای به تاریخ 18/1/1342 خطاب به مدیر عامل بانک ساختمانی می نویسد که متضمن پیشنهاد اعطای پنج بورس برای اعزام پنج نفر به آمریکا جهت اخذ تعلیمات ضروری برای راه اندازی و بهره برداری از هزار دستگاه آپارتمان های کن می باشد. در این نامه تصریح شده که این افراد باید دارای شرایط معینی به این شرح باشند:
یک نفر باید جهت مدیریت کلی پروژه (مجموعه) انتخاب گردد. این شخص باید هم دارای اطلاعات حقوقی و ساختمانی بوده و هم در امور اداری و مدیریت سابقه داشته باشد.
نفر دوم باید به عنوان مدیر داخلی تحت تعلیم قرار گیرد و سوابقی هم در امر حساب و دفتر داری داشته باشد. این شخص همه روزه با ساکنین منازل در تماس بوده و بایستی شخصی باشد که نسبت به مردم روحیه دوستانه داشته باشد. شخص سوم و چهارم باید به عنوان رئیس و معاون نگاهداری و تعمیرات اماکن انتخاب و تحت آموزش قرار گیرند. آنها عهده دار عملیات روزانه، مراقبت، نگاهداری، تعمیر و سرپرستی وضعیت عمومی کلی پروژه خواهند بود. این افراد باید مهندس و دارای سوابقی از عملیات نگاهداری ساختمان باشند.
نفر پنجم که بهتر است از میان خانم ها انتخاب شود باید به عنوان مدیر فعالیت های اجتماعی که نباید با کارگر امور اجتماعی اشتباه گرفته شود تحت تعلیم قرار گیرد. فعالیت های مربوط به نام برده شامل کمک به خانم های پروژه (مجموعه) و طریق بهتر زیستن، متشکل ساختن اطفال در بازی های دسته جمعی و تشویق ساکنین منازل در استفاده از اوقات استراحت و بی کاری می باشد. 1-    حقوق مالکان آپارتمان های مجاور و تحتانی و فوقانی و دیوارهای مشترک و قائم بر یکدیگر و سقف و کف اشتراکی و عبور لوله های بخاری، مجاری آب باران، آب مشروب و سیم برق و اف اف بر مبنای حقوق ارتفاقی مذکور در قانون مدنی اشاره شده است. 2-    مالک هر واحد برای حفظ حقوق دیگر مالکان، ضمن عقد خارج لازم، متعهد و ملزم شده که از محوطه و فضاهای اطراف ساختمان (مشترکات) غیر از منظور مندرج در تفکیکی و سند انتقال استفاده دیگری ننماید. 3-    استفاده از پشت بام ها را فقط محدود به رعایت عرف و عادت، به منظور حق نصب آنتن رادیو و تلوزیون دانسته و از ایجاد یا احداث هرگونه بنا، بر حذر داشته است. 2
. به این ترتیب مشخص شده بود که آپارتمان نشینی و حقوق و تکالیف ساکنین آپارتمان ها و نحوه اداره و نگاهداری آنها نیز برای مسئولین دولتی امری تازه و ناشناخته بوده است. با در نظر گرفتن و تأثیر این موضوعات لایحه قانون تملک آپارتمان ها که تحت شماره 17812 و به تاریخ 12/آبان/1337 به مجلس تقدیم و رسیدگی و تصویب آن به تأخیر افتاده بود، در تاریخ 16/اسفند/1343 به تصویب مجلس شورای ملی رسید.3
این قانون 11 ماده داشت که به تدریج و بر حسب شرایط روز، قانونگذار تغییراتی چند در آن اعمال کرد. به این صورت که در تاریخ 11خرداد1376 ماده چهار آن اصلاح و در همان تاریخ سه تبصره به ماده یاد شده پیوست شد. علاوه بر این، به رغم وجود ماده ده قانون، تصمیم گرفته شد یک ماده دیگر، تحت عنوان ماده ده مکرر در تاریخ 2بهمن1351 به آن الحاق شود. لیکن همین ماده در تاریخ 17 خرداد 1359 اصلاح شد. گفتنی است که ماده ده مکرر دارای چهار تبصره است، که تبصره یک آن در 11 خرداد 1376 الحاق و تبصره های 2 و 3 در 2بهمن1351 اضافه شده است. اما هر دو تبصره در 17خرداد1359 اصلاح شدند. در نتیجه، یازده ماده اول، از 16ارديبهشت1343 لغایت 11خرداد1376تبدیل به دوازده ماده و هفت تبصره شد. ناگفته نماند که دقیقا در تاریخ 11خرداد1376 که چندین اصلاح در مواد دوازده گانه اعمال شد، سه ماده دیگر تحت مواد دوازده لغایت پانزده به قانون یاد شده اضافه گردید که موجب شد قانون تملک آپارتمان های روی هم رفته دارای شانزده ماده و نه تبصره باشد، که آن قانون با ترکیب گفته شده، بر روابط ساکنان آپارتمان ها حاکم است. نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که قانون گذار در همان تاریخ 16اسفند1343 در ماده یازده قانون، دولت را مکلف به تهیه آیین نامه اجرایی ظرف مدت سه ماه پس از تصویب قانون کرده بود، که طبق روال حاکم، این تکلیف در تاریخ 8ارديبهشت1347 یعنی زمانی حدود سه سال و دو ماه بعد انجام گرفت، این آیین نامه دارای بیست و هفت ماده و هفت تبصره است، که ماده شش و تبصره ماده دوازده و ماده بیست و چهار در 30فروردين1371 اصلاح شد. لیکن تبصره دوم ماده شانزده در 30فروردين1371 حذف شد. همچنین ماده بیست و سه و تبصره آن در 17/3/1359 اصلاح شد.
به طوری که ملاحظه می شود قانونگذار از 16اسفند1346 تاکنون در هر فرصتی که ضروری دانسته و شرایط اجتماعی اقتضا می کرده است، تغییرات و اصلاحاتی را اعمال کرده تا بتواند قانون یاد شده را با نیاز روز جامعه هماهنگ کند.4
2-سابقه تاریخی آپارتمان در قانون مدنی
مبحث دوم از قانون مدنی در باب آثار و احکام املاک نسبت به املاک مجاور، در بر گیرنده اصول و قواعد کلی حاکم بر ساختمان های چند طبقه است که در موارد سکوت و نقص قانون تملک آپارتمان ها می توان به آن رجوع نمود. به همین جهت ذیلا به بررسی برخی از این اصول و قواعد می پردازیم.
بند اول. اماره های اشتراک و اختصاص
در مواردی که طبقات ساختمان به چند نفر تعلق داشته باشد و حدود مالکیت آنها در اسناد معین نشده باشد، ممکن است در مالکیت دیوارهای عمارت و به ویژه سقف مشترک بین مالکان اختلاف ایجاد شود. در این صورت اگر اصحاب دعوی دلیلی بر مالکیت خود اقامه نکنند، باید از راه تشخیص متصرف فصل خصومت کرد و مالک بخش های مورد نزاع را معین نمود.
قانون مدنی در موارد 127 و 126 دلایل عرفی تصرف را بدین شرح بیان کرده است:
طبق ماده126:"صاحب اتاق تحتانی نسبت به دیوارهای اتاق و صاحب فوقانی نسبت به دیوارهای غرفه بالاختصاص، و هر دو نسبت به سقف مابین اتاق و غرفه بالاشتراک متصرف شناخته می شوند".
و به موجب ماده127 :"پله فوقانی ملک صاحب طبقه فوقانی محسوب است، مگر این که خلاف آن ثابت شود".
آنچه در ماده 126 ق.م مفروض است، اختلاف بین مالکین طبقات ساختمان است که این اختلاف ها به چند وجه قابل تصور است:
1-    اختلاف در دیوارهای اتاق تحتانی به نحوی که هر یک، مدعی مالکیت اختصاصی بر آن دیوارها باشد.5
مشهور بین فقها آن است که صاحب اتاق تحتانی نسبت به دیوار ذوالید است و قول با قسم مقدم می باشد. قانون مدنی بر اساس اماره، تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است این قول را اختیار کرده است، ولی برخی از فقها، صاحب طبقه فوقانی و تحتانی، هر دو را نسبت به دیوار اتاق تحتانی ذوالید می دانند و مورد را از موارد تداعی. اما این قول خلاف مشهور است.
2-    اگر اختلاف در دیوار اتاق فوقانی باشد، در این فرض نیز مانند صورت اولی مطابق قول مشهور صاحب طبقه فوقانی ذوالید است.
3-    اگر در مورد سقف بین طبقه فوقانی و تحتانی اختلاف شود و هر یک از متداعیین سقف را مختص به خود بداند، در این صورت فقها اختلاف دارند. برخی صاحب بنای تحتانی را ذوالید می دانند و دسته ای مورد را از موارد مشتبه معرفی کرده و به قرعه تعیین می کنند. ولی طبق ماده 126 حکم به اشتراک داده می شود، چنان که صاحب جواهر این قول را ترجیح داده است.
متن اصلاحی ماده 126 که توسط یکی از نویسندگان پیشنهاد شده از این قرار است: ماده 379 "صاحب طبقه تحتانی نسبت به دیوارهای اتاق های خود متصرف شناخته می شود و حق هر گونه تصرف را که مزاحم اسکلت ساختمان نباشد، دارد، هم چنین است حال مالک طبقه فوقانی نسبت به سقف بین دو طبقه بالا شتراک  متصرف هستند".6
در صورتی که در خصوص مالکیت بر پله های فوقانی اختلاف ایجاد شود و هر یک از مالکان ادعا نماید که مالکیت پله فوقانی متعلق به اوست، در این صورت پله غرفه فوقانی، ولو این که در طبقه تحتانی قرار گرفته است، اما چون برای استفاده طبقه فوقانی است و منحصرا برای رفت و آمد طبقه مزبور در نظر گرفته شده است، بنابراین در تصرف مالک طبقه فوقانی و ملک اختصاصی او شناخته می شود، مگر این که خلاف آن ثابت شود، چرا که ممکن است پله مزبور در ملکیت طبقه تحتانی باشد و مالک طبقه فوقانی فقط حق عبور از آن را داشته باشد.
نقص ماده 127 ق.م را قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه آن رفع کرده است.7
بند دوم. حدود اختیار مالکین

حدود اختیار مالک در بخش های اختصاصی در ماده 125 ق.م مورد اشاره قرار گرفته است. در این ماده می خوانیم: "هر گاه طبقه تحتانی مال کسی باشد و طبقه فوقانی مال دیگری، هر یک از آنها می تواند به طور متعارف در حصه اختصاصی خود تصرف کند...".
هم چنین هر یک از مالکان می تواند در حدود متعارف از قسمت های مشترک استفاده کند، مشروط بر این که مزاحم دیگری نباشد. بنابراین، مالک طبق بالا می تواند از پله مشترک عبور کند، مالک طبقه تحتانی می تواند سقف را سفید کند یا به آن چراغ بیاویزد، و مالک طبقه فوقانی بر روی آن رفت و آمد کند یا اثاث منزل خود را بگذارد؛ ولی ایجاد صداهای ناهنجار و حرکات شدید بر روی سقف طبقه پایین ممنوع است. صاحب طبقه تحتانی یا فوقانی نمی تواند شریک دیگر را اجبار به تعمیر یا مساعدت در تعمیر سقف مشترک میان دو طبقه نماید. این نتیجه یکی از آثار اجرای اصل تسلیط و اصل نداشتن ولایت بر دیگری است. ماده 128 ق.م در این خصوص مقرر می دارد: "هیچ یک از صاحبان طبقه تحتانی و فوقانی نمی تواند دیگری را اجبار به تعمیر یا مساعدت در تعمیر دیوارها و سقف نماید".
با استفاده از وحدت مالک ماده 114 ق.م می توان چنین استدلال نمود که هرگاه دفع ضرر به نحو دیگری ممکن نباشد به وسیله مقامات صالحه می توان شریک را اجبار به بنا و تعمیر سقف مشترک نمود.
هم چنین بر اساس ماده 129 ق.م هرگاه سقف ما بین عمارت تحتانی و فوقانی خراب شود، در صورتی که بین مالک فوقانی و  مالک تحتانی موافقت در تجدید بنا حاصل نشود و قرار داد ملزمی سابقا بین آنها موجود نباشد، هر یک از مالکین اگر تبرعا سقف را تجدید نمود چنانچه با مصالح مشترک ساخته شده باشد، سقف مشترک است و اگر با مصالح مختصه ساخته شده، متعلق به بانی خواهد بود. مقصود از تبرع در ماده مرقوم، اقدام به تعمیر و پرداخت هزینه آن بدون قصد رجوع به شریک دیگر است. بر فرض هم که متبرع نباشد چون اقدام به ضرر کرده است، نمی تواند مطالبه مخارج کند.این ماده در صورتی است که مالک دیگر، اجازه تصرف در مصالح مشترک را بدهد، والا شریک نمی تواند در مصالح مزبور تصرف نماید، در این صورت می تواند یا آن را تقسیم کند و یا با مصالح اختصاصی که تهیه می نماید، تجدید بنا کند.
قسمتی از دیوارهای اطراف که محل اتصال سقف به آنهاست، مشترک و مشاعی است.
صاحبان طبقه فوقانی و تحتانی هر دو حق تصرف در آن دارند. بنابراین، هیچ یک از آن دو بدون اذن شریک دیگر نمی تواند در آن تصرف کند و سقف جدید را به آن متصل کند. پس اگر دو مالک در خصوص اتصال سقف به محل مشترک به توافق نرسند، می توانند در قسمت اختصاصی از دیوار خود سقف را بنا کنند.
موارد فوق در صورتی است که خرابی سقف و دیوار در اثر استهلاک آن باشد، ولی هر گاه یکی از دو شریک سقف یا دیوار مشترک را خراب کند، باید آن را مانند صورت اول بنا کند، خواه این تخریب عمدی باشد یا به غیر عمد و خواه اتلاف به مباشرت انجام شود یا به تسبیب (مواد329 و 341ق.م) الزام شریک به تجدید بنا ناشی از مسئولیت تخریب مال دیگری است و نباید آن را از قواعد شرکت در مال یا احکام مجاورت در ملک شمرد.وقتی سقف یا دیوار ما بین دو نفر مشترک است، یعنی در تمام ذره های آن حق دارند، پس آن که دیوار (سقف) مشترک را خراب کرده است، در واقع مال دیگران را از بین برده و باید مثل یا قیمت آن را به منظور جبران خسارت شریک زیان دیده بدهد. جبران به مثل مقدم بر پرداخت قیمت است، چون وضع را به صورت نخست باز می گرداند. اما در صورتی که تجدید بنا ممکن نیست، مسئول تخریب باید بهای آن را بدهد.8
بند سوم. تصرف در فضا
فضای بالای ساختمان، مشاع بین مالکان است و هیچ کدام بدون اذن دیگری حق تصرف ندارد. به علاوه، ساختن طبقه جدید با حق مالکیت اختصاصی شریک دیگر نیز منافات دارد. این تعارض در مورد طبقه پایین آشکار  است، زیرا اگر او بخواهد بنایی در بالای طبقه فوقانی بسازد، ناچار است که از سقف آن به عنوان کف اتاق ها استفاده کند و دیوارهای ساختمان نو را ب دیوارهای آن بگذارد و این حق را ندارد. ولی، در مورد مالک طبقه بالا که سقف و دیوارهای جانبی را به طور مستقل مالک است، تصور این تعارض دشوارتر می نماید. با وجود این، در ممنوع بودن آن نباید تردید کرد.
درست است که مالک طبقه بالا حق دارد دیوارهای ملک خود را بر دیوارهای طبقه پایین بنا کند، ولی این حق ارتفاق تنها درباره ساختمان موجود است و شامل بار اضافی نیست. در واقع، مالک طبقه بالا خواهد دیوار های جدید را به طور غیر مستقیم بر ساختمان طبقه پایین گذارد و این اقدام نیازمند ایجاد حق ارتفاق دیگری است.9

Thursday, March 26, 2009

گفت وگو با ميترا داور، داستان نويس

نويسنده همين محيط پرتضاد هستم
ميترا داور متولد ۱۳۴۴ است. از سال ۱۳۶۲ فعاليت ادبي خود را در مطبوعات آغاز كرد. اولين مجموعه داستان او به نام «بالاي سياهي آهوست» در سال ۱۳۶۴ توسط انتشارات روشنگران به چاپ رسيد. دو مجموعه «دل بالش» و «خوب شد به دنيا آمدي» در سال ۶۶ و ۶۸ از او به چاپ رسيد و هم اكنون مجموعه داستان «صندلي كنار ميز». . . بخشي از گفت و گوي انجام شده با او را به نقل از سايت سخن بخوانيد.
002035.jpg


فهيمه جعفري
• مجموعه داستان جديدتان «صندلي كنار ميز»است، چرا صندلي كنار ميز؟
خب، در محيط كار، هميشه يك صندلي كنار ميز هست كه من آن صندلي را خيلي حس مي كنم و بعد خيلي ها مي آيند روي آن مي نشينند و با آدم حرف مي زنند. . . بعضي وقت ها دوست دارم كسي بيايد بنشيند و حرف بزند كه نيست. من در تخيلم آن صندلي را ساخته ام.
• روي صندلي مرد قد بلندي نشسته است كه فقط زن او را مي بيند، چرا ما هنوز در داستان هاي مان يا در تخيلمان براي يافتن امنيت دنبال مرد بلندبالاي افسانه اي مي گرديم؟
فكر نمي كنم اين مرد خصوصيت افسانه اي داشته باشد، نه سوار بر اسب است و نه از درشكه خبري هست. . . به هر حال خودش آمد نشست و من فقط نوشتم اش.
• تا چه حد احساس نزديكي به شخصيت هاي داستاني تان داريد؟
وقتي دارم مي نويسم، خود آنها هستم. ولي وقتي تمام مي شود دور مي شوم، احساس مي كنم كه يك نفر ديگر اين داستان ها را نوشته، به خصوص بعد از چاپ.
• شما جزو معدود نويسندگاني هستيد كه در ادبيات كارگري هم كار مي كنيد.
گاهي، به عنوان يك نويسنده از محيطي كه در آن زندگي مي كنم، مي نويسم. هم در محيط اداري، هم در محيط كارگري كار كرده ام و خواه ناخواه بخشي از آن، در داستان هايم آمده است. منتها چون در اين زمينه كار نشده است بيشتر خودش را نشان مي دهد.
• در يك دسته از داستان هاي تان مثل «كليد» رابطه علت و معلولي يا محور داستان مشخص نيست و براي ورود و درك داستان كليدي به خواننده داده نمي شود.
در داستان كليد اين رابطه علت و معلولي هست منتها در لايه هاي زيرين آن. البته گاهي پيش آمده كه چيزهايي در ذهن خودم هم بي جواب مي ماند، مثلاً در داستان «شيطان». داستان شيطان را ضمير ناخودآگاهم نوشت و اگر بخواهم روابط علت و معلولي را در آن پيدا كنم، نمي توانم. ولي در داستان كليد اين رابطه علت و معلولي وجود دارد.
• در داستان تيغ هم رابطه علت و معلولي رعايت نشده.
به نظرم حتماً نبايد رابطه علت و معلولي رعايت شود، نويسنده بعد از يادگيري قوانين بازي مي تواند قوانين را بر هم بزند. مهم اين است كه ماجرا خوب اجرا شود و خواننده را تا آخر بازي ببرد. اگر بخواهيم يك اثر را بررسي كنيم، گمانم از همه ابعاد بايد به آن نگاه كنيم: جامعه شناسي، روان شناسي، اقتصادي و ادبي كه البته اصلش ادبي است. . . رابطه علت و معلولي اصل قضيه نيست.
محمودیه
تهرانپارس
• هر يك از ابعادي را كه شما گفتيد به تنهايي تخصص ويژه اي مي طلبد اما ما در وهله اول از داستان لذت مي خواهيم.
داستان به شكلي واقعيت را بيان مي كند. در داستان مسخ شما لذت مي بريد؟ تحسين مي كنيد ولي اعصابتان خرد مي شود. اما جزو درخشان ترين ره آوردهاي ادبي جهان مي شود. چون درد انسان امروزي را به زيباترين شكل بيان مي كند.
ممكن است بعضي از داستان ها خوب اجرا نشده باشد، بعد از چاپ بعضي از منتقدان پيشنهاد كردند كه بيشتر در حيطه رئاليستي بنويسم، چون اين داستان ها را موفق تر مي دانستند. بعضي ها هم كارهايي مثل كليد و شيطان و شيشه را موفق مي دانستند. جاهايي مثل داستان كليد، داستان خودش نوشته مي شود و يا داستان ابوطفيل در مجموعه «خوب شد به دنيا آمدي». شما در داستان «ابوطفيل» هم رابطه علت و معلولي را به شكل متعارف نمي بينيد، اما داستاني است كه من فكر مي كنم هيچ بار ديگر نتوانم آن را بنويسم.
اخيراً در يك لحظه كه از ماجرايي خيلي ناراحت بودم داستاني در يك صفحه نوشتم كه اصلاً با منطق متعارف جور درنمي آيد ولي چون خيلي حسي است، خودم دوستش دارم. در ضمن به نوعي هنر را وسيله تنازع بقا مي دانم. همچنان كه اولين آوازها همزمان با كار كردن آغاز شد و با ريتم هر كاري همان نوع آواز به وجود آمد، تا كار راحت تر انجام شود. گمانم هر نويسنده اي مي تواند با نوع زندگي و كارش نوشته هايش را تنظيم كند.
داستان تيغ داستاني بود كه خيلي از زن ها با آن ارتباط برقرار كردند. زن در مقام همسر و يا مادر در هر دو حالت شيره جانش را مي دهد. آقايي اين داستان را خواند و گفت كسي به شما پول داده كه اين داستان را بنويسيد؟ اين داستان را توهين به مردها مي دانست و دقيقاً خانم همين فرد مي گفت زن ايراني همين سرنوشت را دارد. شكل اوليه اين داستان در مجله نافه چاپ شد و بعد تغييرش دادم. كه بعد از تغيير، نظرات در مورد بهتر شدن و يا بدتر شدن آن مطرح شد و اين خلا را احساس كردم كه واقعاً قبل از چاپ بايد منتقد حرفه اي داشته باشيم تا بتوانيم راحت كارها را بدهيم، بخواند.
002030.jpg



• در اين مجموعه دو دسته داستان داريد: داستان هاي رئاليستي و داستان هاي ذهني و سوررئاليستي، چطور با اين كنتراست شديد كار مي كنيد؟
اين كنتراست در محيط هم هست. در جايي با وسايل قرون وسطايي كار مي كنيم و در همان جا تكنولوژي مدرن هم وارد مي كنيم.
آپارتمان
اين تضادها را با چه منطقي توجيه مي كنيم؟ اما وجود دارد. من دقيقاً نويسنده همين محيط پرتضاد هستم و اگر جز اين بنويسم بايد تعجب كنيد. من حداقل روزي ده ساعت در جامعه هستم و آن ده ساعت مي طلبد كه در حيطه رئال بنويسم. ولي اثرات ناهنجاري ها در ذهنم مرا وادار مي كند كه شيوه بيان آنها را پيدا كنم.
• با وجود دودستگي داستان ها ولي درون مايه آنها انعكاس تنهايي زنان و نگرش بدبينانه به زندگي است.
ببينيد داستان «روده سگ» تنهايي محض يك مرد است، مردي كه زنش خيلي راحت بيرونش مي كند و فاجعه اي روي مي دهد كه نمي دانم تا چه حد موفق شدم آن را بسازم. يا در «نان و ترياك» تنهايي شديد مرد است. در كل موافق با اين تقسيم بندي نيستم، چون خودم هم كار مي كنم مي بينم كه مردها از نظر اجتماعي به مراتب تنهاترند. نمي خواهم شعار بدهم اين را حس مي كنم و اجحاف هايي هم كه به زن ها مي شود اصلاً قابل گذشت نيست و متاسفانه تجاوزها و كشتارها كه مدام در روزنامه ها مي خوانيم. همه آدم ها چه زن و چه مرد آخر شب كه با خودشان تنها مي شوند اين تنهايي را حس مي كنند، حتي مردها شايد به مراتب بيشتر، چون زن ها بروز مي دهند و مردها با سكوت اين تنهايي را تجربه مي كنند و خيلي با تنهايي خودشان تنهاترند...
• در مجموع داستان هاي تان تلخ هستند و يك نگرش منفي بر آنها حاكم است، چرا؟
اين تلخي را خودم هم مي بينم و اصلاً دوست ندارم (گاهي دخترم مي گويد: مامان يك داستان بنويس كه خيلي شاد باشد و خيلي خوب همه چيز پيش برود. مي گويم خب خودت بنويس من كه نتوانستم. ) چرايش را نمي دانم، شايد بازتاب مسائل اجتماعي و زندگي باشد.
خودم هم دوست ندارم اين قدر تلخ بنويسم، دوست دارم بنشينم مثل مارسل پروست، پيلي هاي دامن يك دختر در كنار دريا را بنويسم و يا اين قدر فرصت داشته باشم كه بتوانم ضمير ناخودآگاهم را لايه لايه كشف كنم. ما با توجه به اينكه مردم پرماجرايي هستيم اگر بخواهيم ضمير ناخودآگاهمان را لايه لايه كشف كنيم احتمالاً به كشف معادني در وجودمان مي رسيم كه هيچ نويسنده غربي نمي تواند به گرد ما برسد همچنان كه مولوي و حافظ قبلاً اين موضوع را به اثبات رسانده اند.
• تاثير محيط كارتان نيست؟
جامعه در مجموع به سمت خشونت پيش مي رود. از محيط هنري گرفته تا محيط هاي كاري و اداري تا خانواده. كمتر بين مردم كلمات محبت آميز به كار مي رود. شايد از خستگي است. . . ببينيد من و همسرم هر دو درس خوانده هستيم، ولي بايد صبح تا شب كار كنيم، آن هم براي نگهداري يك زندگي خيلي متوسط، همين است كه ديگر نمي توانيم بنشينيم و درباره پيلي هاي دامن يك دختر در كنار دريا بنويسيم، آن وقت است كه داستان «شيشه» و يا «صندلي ها كف مي زنند» نوشته مي شود. در «صندلي ها كف مي زنند» خشونت در محيط ادبي است
موتور جستجوی املاک ایران - تماس با ما
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - ثبت ملك به صورت مستقيم
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - راهنما
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران -درباره ما
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - عضویت آژانس های مسکن در سویگل
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - نمایندگی در شهرستانها
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - عضویت ویژه برای وبسایت های ارائه کننده خدمات مسکن
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - سرویس اتوماتیک ثبت املاک در سویگل
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - سفارش طراحی وبسایت
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - لینک به سویگل
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - کد لازم برای قرار دادن موتور جستجو در سایت
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - تبلیغات در سویگل
موتور جستجو ی مسکن و املاک ایران - سویگل در مطبوعات
موتور جستجوی مسکن و املاک ایران - اخبار و رویدادها

مشاورین املاک بزرگ دهکده
مشاورین املاک بزرگ دهکده - تماس با ما
مشاورین املاک بزرگ دهکده - راهنما
مشاورین املاک بزرگ دهکده - گالری عکس
مشاورین املاک بزرگ دهکده - اخبار
گروه مشاورين املاك بزرگ دهكده - تبلیغات در سایت ما
گروه مشاورين املاك بزرگ دهكده - لینک به ما
گروه مشاورين املاك بزرگ دهكده - درباره ما

تبریز - توانیر

Wednesday, March 11, 2009

زمين هاي زراعي ،فداي آپارتمان سازی

فرمانیه

نبايد زمين هاي زراعي فداي آپارتمان سازي شود 
   
با توجه به مدارک و مستندات گوناگون از معماري و شهرسازي در ايران هر يک از شهرها ويژگي خاصي دارند و مجموعه ساخت وسازها و معماري از نظر عملکرد و کاربرد مصالح و نوع فرم و شکل، تحت تاثير آب و هواي مختلف است.

در استان مازندران به خاطر سکون هوا و رطوبت بالا نياز است که خانه ها از چهار طرف فضاي باز و پنجره و ايوان داشته باشند. با پذيرش اين مطلب که معماري بافت قديم هويت يک شهر را در ايران نشان مي دهد، سالها است اين مقوله در مازندران مورد غفلت قرار گرفته و به جاي آن سبک مدرن و آپارتمان سازي مطرح شده است.
 
خانه هاي قديمي با سقف هاي سفالي و پنجره هاي رنگي، نورگير ارسي با طاق هاي پنج دري جاي خود را به آپارتمان هايي که بيشتر به قوطي کبريت شبيه هستند داده است. افزايش جمعيت و ازدياد تمايل به شهرنشيني باعث توسعه بافت شهري شده و اين توسعه موجب از بين رفتن بسياري از زمين هاي کشاورزي و جنگلي شده که در آينده نه چندان دور خطرات زيست محيطي جبران ناپذيري را در اين استان به وجود خواهد آورد.
 
 کوچک بودن وسعت و ابعاد واحدهاي آپارتماني و نبود فضاي مناسب براي بازي کودکان و استراحت خانواده و اختلاف نظر در بين همسايه ها از عوامل بسيار مهم به وجود آمدن ناملايمات روحي و رواني در افراد است و همچنين ساخت آپارتمان در محله هايي که هنوز بافت قديمي خود را حفظ کرده اند باعث شده تا چهره زشتي در شهر به وجود آيد.
علي جان حسني، يک جامعه شناس اصلي ترين فايده آپارتمان سازي را جلوگيري از به هدر رفتن زمين هاي زراعي دانست و گفت: اگر آپارتمان سازي ادامه نداشت، زمين هاي زراعي بسيار زيادي را از دست مي داديم. وي افزود: اين امر از لحاظ اقتصادي و خدماتي براي جامعه بسيار مفيد است و ما با تخريب خانه هاي فرسوده مي توانيم آپارتمان ها را جايگزين آن کرده و از به هدر رفتن زمين هاي کشاورزي بيشتر جلوگيري کنيم.
 
حسني به معضلات آپارتمان نشيني نيز اشاره کرد و گفت: آپارتمان سازي افراد را منزوي و گوشه گير کرده و موجب رواج فردگرايي هم رواج در جامعه مي شود. وي با بيان اين که نماي بسياري از ساختمان هاي ساخته شده در استان سرد و بي روح است گفت: در حال حاضر شاهد معماري چشم نوازي در استان نيستيم و شايد تنها دليل آن اين است که معماري به سمت تجاري شدن هدايت شده است. حسني اظهار کرد: سازندگان ميل چنداني براي روح بخشي به نماي ساختمان ها ندارند در صورتيکه تمامي نماهاي ساختمان بر ذهن و روح افراد تاثيرگذار است. وي تاکيد کرد: سرمايه مازندران آپارتمان نيست بلکه زمين هاي حاصلخيز است و نبايد به سمتي برويم که زمين هاي زراعي فداي آپارتمان سازي شود.
 
عباسعلي شاهرودي، عضو هيات علمي دانشکده معماري نيز در گفت وگو با ايسنا اظهار کرد: اين استان فاقد آثار معماري معاصر است و بناهايي که براساس يک فرايند صحيح و درست و کامل به وجود آمده باشد را نمي توان يک اثر معماري دانست. وي علت عمده کمبود آثار معماري را فاصله گرفتن با مختصات معماري گذشته دانست و افزود: وارد کردن يکسري از برنامه هاي جديد در ساختمان سازي استان نقش معمار را از صفحه طراحي آثار ساختماني حذف کرده است.
 
شاهرودي به نياز فعلي جامعه به مسکن و کمبود معمار در استان اشاره کردو گفت: فقدان مسکن و نياز جامعه امروز باعث شد تا ساختمان سازي توسط افرادي انجام شود که از حداقل دانش معماري هم برخوردار نيستند.وي با اشاره به اين که يک اثر معماري داراي ويژگي هاي خاصي است گفت: در يک بنا بايد به معيارهاي هنري، پيام و يا محتواي خاصي که ناشي از فرهنگ و اعتقادات يک قوم است توجه کرد.
 
همچنين تورج ناييج پور، رئيس سازمان نظام مهندسي استان مازندران بزرگترين مشکل اين سازمان را عدم تناسب تعداد مهندسين در بخش هاي مختلف عنوان کرد و گفت: با آمار به دست آمده تعداد مهندسين معمار در کل استان يک و شش دهم مهندسين عمران است.
 
وي با بيان اين که هر مهندسي از ظرفيت خاصي برخوردار است افزود: مهندسين پايه سه هشت هزار متر، پايه دو 12 هزار متر و پايه يک 16 هزار متر اجازه کار دارند. ناييج پور با اشاره به اينکه مازندران داراي 139 مهندس معمار است گفت:در صورتي که در همين استان 2 هزار و 395 مهندس عمران وجود دارد که 18 برابر بيشتر از مهندسين معمار است. وي با اشاره به اين که در خيلي از شهرهاي استان مهندس معمار وجود ندارد گفت: براساس آخرين آمار موجود بابل 22، بابلسر 7، تنکابن 6، بهشهر 8، چالوس 6 و اميرکلا و رويان و جويبار فاقد مهندس معمار هستند.
 
ناييج پور با بيان اينکه در ساري 47 مهندس معمار وجود دارد افزود: اين آمار قابل توجهي است و تا جايي که امکان دارد آن را در پايه يک نگاه خواهيم داشت. وي تنها دليل باز ماندن طرح ها را کمبود مهندس معمار در استان مطرح کرد و گفت: در گروه بندي خاص ساختماني، ساختمان هاي پايين هزار متر را غير معمار هم مي توانند انجام دهند و با توجه به کمبود معمار فقط پروژه هاي بالاي هزار متر را بايد مهندسين معمار انجام دهند. وي به پروژه يک ميليون متر مربعي که پروانه آن سال گذشته در آمل صادر شده است اشاره کرد و گفت: آمل داراي 8 مهندس معمار است که هر کدام از آنها بايد 125 هزار متر از پروژه را انجام دهند که ميانگين هر پروژه 800 تا 100 متر است يعني يک معمار بايد 125 پروژه را طراحي و تکميل کند که اين کار شدني نيست.رئيس سازمان نظام مهندسي تصريح کرد: سازمان نظام مهندسي دنبال تخصصي کردن کار است و براي اجراي اين امر به يکسري از امکانات احتياج است.
 
ناييج پور با بيان اينکه مسئولين و مردم در خصوص طراحي شهر کم کاري کرده اند گفت: در بخش معماري هر کسي سليقه خود را تحميل کرده است سقف ها و نقارهايي که جنبه مذهبي و ملي و منطقه اي داشتند و نماد بسيار خوبي براي معماري مازندران بود را متاسفانه از دست داده ايم و چهره ناهمگوني را براي استان خود به وجود آورده ايم. وي با اشاره به اينکه سازمان نام مهندسي يک مجموعه کاملا حرفه اي است گفت: اين سازمان بنا دارد کمک کند تا شهرها به بهترين نحو ساخته شوند. رئيس سازمان نظام مهندسي به موانع و کمبودهاي موجود اشاره کرد و گفت: ناهماهنگي در دستگاه هاي اجرايي و نبود کارگر فني ماهر و مصالح غير استاندارد از مشکلات موجود در اين بخش است.
 

Monday, March 9, 2009

پروژه برج تهران

پاره اول
پروژه برج تهران با هدف استفاده از ايجاد تراكم عمودي به منظور جلوگيري از گسترش افقي در منطقه‌اي مسكوني خاص كه قبلاً به برج‌هاي مسكوني برپا شده است طراحي و به مرحله اجرا گذاشته شده و اين سياست با توجه به گسترش بي‌رويه افقي شهر تهران به عنوان سياست اصولي طراحي برج اتخاذ شده است.
موقعيت برج در تلاقي بزرگ راه‌هاي اصلي و مهم شهر تهران، دسترسي مناسبي براي ساكنين به نقاط مختلف را فراهم كرده است. به لحاظ تأمين حداكثر نما و نور با توجه به محدوديت زمين انتخاب طرحي شكسته كه در قالب حجمي پايدار هم از نظر استيك (زيبايي شناسي) و هم از نظر پايداري سازه‌اي مناسب باشد ، معماري را بسمت انتخاب سطح مقطع ستاره سه پر رهنمون نمود. ايجاد وحدت بصري لازم در نما و در نظر گرفتن مسائلي نظير فشار باد و شرايط اقليمي از نظر تابش آفتاب و همچنين سرعت در اجرا استفاده از مدول‌هاي تيپ شده و پيش ساخته را در طراحي نما مطرح نمود. به لحاظ ايجاد جذابيت بصري تنها در پايه برج در ارتفاعي كه بيشتر براي ناظر مستقر در پايين دست قابل ديد است، با ايجاد يك رواق (كلوناد) دايره‌اي شكل كه ارتباط دهنده بخش‌هاي مختلف ورودي و محوطه و تأسيسات رفاهي و خدماتي است، جذابيت و تنوع بخشي لازم معماري در نظر گرفته شده است.






طراحي آپارتمان‌ها براساس تنوع در سطوح زير بنا براي توانايي هاي مالي و نيازهاي مختلف انجام گرديده اين در حالي است كه از نظر استفاده از امكانات و تأسيسات مساوي هستند، مهمترين نكته در نظر گرفته شده در معماري دسترسي به نور و ديد براي تمامي فضاهاي يك آپارتمان مي‌باشد و از اين نظر تمامي آپارتمان‌ها در بال‌هاي سه گانه از شرايط مطلوب نور و ديد برخوردارند. البته جهت نيازهاي خاص در طبقات 53 و 54 آپارتمان‌هاي خاصي با سطوح زير بنايي بالاتر نسبت به طبقات زيرين طراحي شده است.
زعفرانیه
جردن

جهت رفاه ساكنين و استفاده از سيستم هاي بهينه مديريتي، سيستم تأسيساتي ساختمان مجهز به كنترل‌هاي هوشمند مي باشد.

مشخصات ساختمان‌

1. اسكلت

1.1. شالوده:

* شالوده برج: پي گسترده به پهناي 31 متر و به عمق 3 و 6/4 متر

* شالوده پاركينگ: پي‌هاي نواري و منفرد

2.1. سازه:

- سيستم سازه برج: ديوارهاي باربر بتن آرمه مشتمل بر سه ديوار اصلي به شكل ستاره سه پر با زواياي 120 درجه و ديوارهاي فرعي عمود بر ديوارهاي اصلي فوق ، مقاوم در برابر نيروهاي قائم و جانبي با سقف دال ساده‌

- سيستم سازه پاركينگ: تير و ستون، ديوار حائل بتني با سقف دال ساده‌

- طراحي و بازنگري سازه اصلي و قطعات الحاقي در برابر زلزله براساس استانداردهاي معتبر جهاني

3.1. كيفيت مصالح:

- بتن با مقاومت طراحي 28 روزه 350 كيلوگرم متر بر سانتيمتر مربع (نمونه سيلندري)

- آرماتور آجدار با مقاومت طراحي 4000 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع (تنش تسليم ) از نوع 3A

4.1. بار گذاري قائم:

- بار مرده اسكلت: متناسب باحجم مصالح‌

- بار مرده كف‌سازي: 220 كيلوگرم بر متر مربع‌

- بار مرده تجهيزات: 120 كيلوگرم بر متر مربع

- بار مرده نما (بازاء هر طبقه):350 تن

- بار مرده بام :1000 كيلوگرم بر متر مربع‌

- بار زندهِ فضا هاي مسكوني : 200 كيلوگرم بر متر مربع‌

- بار زندهِ طبقهِ همكف و فضاهاي عمومي: 300 كيلوگرم بر متر مربع‌

- بار زندهِ پاركينگ‌ها: 500 كيلوگرم بر متر مربع‌

- وزن كل ساختمان : 000 ،300 تن‌



5.1. اثرات زلزله :
در انجام مطالعات لرزه‌اي ويژهِ ساختگاه و تهيهِ طيف‌هاي مناسب طراحي و شتاب نگاشت‌هاي قابل پيش بيني در محل براي احتمالات وقوع زلزله با دوران بازگشت 475 ساله و 2475 ساله.

6.1. اثرات باد:

در نظر گرفتن اثرات باد بر روي ساختمان به صورت عمودي و بر روي اجزاي الحاقي شامل پنجره و نماها به صورت ويژه و آزمايشگاهي.

7.1. حجم عمليات اجرايي :

- حجم كل خاكبرداري: حدود 000 ،260 مترمكعب‌

- حجم كل بتن ريزي: حدود 000 ،125 متر مكعب‌

- وزن كل ميلگرد مصرفي: حدود 000 ،26 تن‌








2. معماري‌

1.2. سطوح و مساحت‌ها:

-مساحت زمين برج :حدود 000، 35 متر مربع

- سطح زير ساخت پاركينگ: حدود000 ،15 متر مربع

- سطح زير ساخت برج: حدود000 ،3 متر مربع

- تعداد واحدهاي مسكوني:571 دستگاه‌

- تعداد پاركينگ ها:950 دستگاه‌

- تعداد انباري‌ها:600 دستگاه‌

- زير بناي كل پروژه: حدود 000 ،203 متر مربع

- زير بناي كل زير زمين‌ها: حدود 000 ،53 متر مربع

- زير بناي كل ساختمان بالاتر از سطح محوطه: حدود 000 ،150 متر مربع

- زير بناي كل مفيد:حدود 000 ،126متر مربع

- زير بناي كل فضاهاي تأسيساتي: حدود 000 ،8 متر مربع



2.2. امكانات رفاهي عمومي:

- زمين ورزش و بازي كودكان‌

- استخر شناي رو باز

- سالن بدنسازي سرپوشيد مردانه و زنانه‌

- استخر شناي سرپوشيده مردانه و زنانه‌

- سالن اجتماعات عمومي

- رستوران و سالن غذاخوري‌

- آب نماي ورودي‌

- فضاي سبز به گستردگي بيش از 000 ،30 متر مربع

- مسيرهاي تردد ويژه معلولين، سالمندان و كم توان‌ها

3.2. ويژگي هاي خاص طراحي:

- چشم‌انداز گسترده به تمامي مناظر شهري در روز و شب‌

- سر درب دوار به قطر 100 متر پيرامون برج و به ارتفاع 6 متر جهت دسترسي به محوطه و پياده روي

- نماي پيش ساخته عميق به منظور ايجاد حريم ايمن در ديد و كاهش تأثير نور مستقيم آفتاب

- نورگيري طبيعي كلي فضاهاي اصلي ساختمان از طريق نما

- عايق صوتي بودن فضاهاي آپارتماني از فضاهاي اطراف به كمك ديوارهاي بتني، كف‌سازي با بتن سبك و پنجره با شيش دو جداره

4.2. نما:

نما با حدود 000 ،50 مترمربع سطح ، شامل دو المان قطع پيش ساخته و پنجره‌

قطعه پيش ساخته:

از جنس GFRC (بتن مسلح به الياف شيشه‌اي) به ارتفاع 3 m، عمق70cm و عرض06- 702cm 1

پنجره:

از جنس آلومينيوم تيپThermal Break به رنگ برنز پتينه و شيش دو جداره به رنگ سبز رفلكس به ارتفاع022cm ، به پهناي86-021 cm 1با بازشو به ارتفاع041cm در بخش فوقاني پنجره ها به دو شكل لولايي و محوري(Tilt turn) با كنترل مخصوص براي بازشو

5.2. كاربري فضاها:

1.5.2.برج :

- زير زمين‌هاي اول تا سوم: فضاهاي تأسيساتي و انباري

- طبقه همكف و نيم طبقه: دفتر مديريت ساختمان و 17 دستگاه آپارتمان‌هاي دوبلكس‌

- طبقات: 43-1 هر طبقه 4 دستگاه آپارتمان 2 خوابه، 7 دستگاه آپارتمان 3 خوابه و 1 دستگاه سوئيت‌

- طبقات: 44-47 هر طبقه 4 دستگاه آپارتمان 4 خوابه ، 3 دستگاه آپارتمان 3 خوابه

- طبقات 49، 48 و بام: جمعاً 10 دستگاه آپارتمان ويژه(Pent House)

2-5-2 پاركينگ:

- استقرار پاركينگ‌ها در زير زمين‌هاي متصل به برج و در خارج از محدوده سطح زير برج براي كاهش اثرات ناشي از نفوذ دود به طبقات و بالا بردن ايمني در برابر آتش

- زير زمين سوم: موتورخانه مركزي، پست برق، اتاق ژنراتور و پاركينگ

- زير زمين دوم: پاركينگ، بارانداز و مجموعه ورزشي

- زير زمين اول: پاركينگ، رستوران و سالن اجتماعات و ورودي پاركينگ

Wednesday, March 4, 2009

3 عامل كاهش قيمت مسكن و عدم پيش‌بينى بازار سال آينده

وزير مسكن با بيان اينكه نمي‌توانم در خصوص بازار مسكن سال آينده پيش‌بينى كنم گفت: هنوز چگونگى تصويب لايحه هدفمند كردن يارانه‌ها و بودجه سال 88 از سوى مجلس مشخص نيست .ولنجک

به گزارش پايگاه اطلاع رسانى دولت و به نقل از فارس ، محمد سعيدى كيا در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادى خبرگزارى فارس در پاسخ به اينكه پيش‌بينى وزير مسكن از بازار مسكن سال آينده چيست اظهار داشت: به هيچ وجه بنده به عنوان وزير مسكن و شهرسازى آينده بازار مسكن را پيش‌بينى نمي‌كنم اما به شخصه معتقد هستم كه سه عامل اصلى در پايين آمدن قيمت مسكن در سال جارى تاثير بسزايى داشت.یوسف آباد

وى افزود: اولين عامل در كاهش قيمت مسكن كنترل نقدينگى است كه امسال به خوبى از سوى دولت انجام شد و نقدينگى در سال جارى نسبت به سال گذشته به شكل قابل توجهى كاهش يافت.تهرانپارس

وى افزود: دومين عامل در كاهش قيمت مسكن در سال جارى سوق يافتن حجم عظيمى از درخواست‌ها و تقاضاى مسكن از بازار به سمت مسكن مهر بود.فرمانیه

سعيدي‌كيا تاكيد كرد: مسكن مهر باعث شد تا تقاضا از بازار عمومى مسكن به شكل قابل توجهى كاهش يابد.بلوار مرزداران

وزير مسكن و شهرسازى گفت: سومين عامل در كاهش قيمت مسكن تنظيم امور مسكن بود كه شامل ثبت معاملات مسكن و كد رهگيرى و اخذ ماليات مكرر معاملات مي‌شد.سهروردي شمالي

سعيدى كيا تصريح كرد: بنده با اعتقاد كامل عنوان مي‌كنم كه عامل دوم و سوم كه همانا مسكن مهر و تنظيم امور مسكن است سال آينده نيز ادامه مي‌يابد.

وى ادامه داد: اين كه آينده بازار مسكن را پيش‌بينى نمي‌كنم به اين دليل است كه دو لايحه هدفمند كردن يارانه‌ها و بودجه 88 در مجلس است بنابراين اين كه اين دو لايحه چگونه تصويب شود و چگونه در بازار مسكن اثر بگذارد مشخص نيست.فرشته

*دولت در حال تنظيم اعطاى تسهيلات بانكى به مسكن

سعيدى كيا در خصوص احتمال تغييرات در اعطاى وام مسكن در سال آينده گفت: دولت در زمينه حجم سرمايه‌گذاريها كه براى مسكن مورد نياز است و حجم تسهيلات بانكى و حضور انبوه‌سازان در بخش مسكن برنامه و طرحهايى دارد.محمودیه
وى ادامه داد: دولت در حال تنظيم برنامه‌اى براى اين موارد است كه آنرا در شوراى مسكن مطرح و به تاييد برساند.